پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید
پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید

علم کلی و مفهومی چیست؟

ما در فضای  خارج از ذهن خویش  وجود هایی داریم به عبارت دیگر موجوداتی داریم .مثل خاک - آب  - آتش - هوا - سیارات - ستارگان - خورشید - ماه -  زمین و.......

هم چنین  موجودات زنده مانند گیاهان - جانوران -حشرات -وشرایط زندگی مثل  هوای تنفس -  اکسیژن و ...فصل ها - گرما و سرما و .....دما - فشار - نور - رطوبت و ...............که بیشتر آنها قبل از پیدایش انسان موجود بودند وبه تصور ما ربطی ندارند . بعد انسان که آمد و برای تلاش درک روابط هستی  رابطه خویش را با موجودات برقرار کرد . ویژگی مهم توان درک او  در هستی این بود که  دستگاه شناخت او مانند آیینه ای بود که  صورت هایی  از موجودات را در ذهن اش انعکاس می دهد .و روابط موجودات را با هم درک می کند مثل حرکت خورشید و زمین و پیدایش شب و روز و....جزر و مد و..................

اول به موجودات خارج از ذهن انسان که موضوع علم انسان هستند مثل آب  و خاک و ...  معلوم می گویند دوم به شناخت و درک ما از موجودات علم گویند و  سوم  به انسان    پس از طی نمودن پروسه شناخت و درک عالّم و گیتی  و هستی   فرد دارای علم   یا عالِم گویند.

در کسب علم انسان از پدیده ها عین واقعیت خارج از ذهن مورد شناخت قرار نمی گیرد بلکه تصور ما از شی خاص مورد توجه ما  تحت سیطره  علم قرار می گیرد.

تصور ما از شی خاص  همان مجموعه فهم ما از شی می باشد.

درست است که خارج از فضای ذهن ما خورشید وجود دارد اما انسانها در طول تاریخ تصورات مختلفی از خورشبید داشته اند.

ما باید درک خود را از موجودات دقیق و صحیح کنیم 

نگاه ما باید اصلاح شود نگاه اسطوره ای یا نگاه فلسفی یا نگاه دینی ؟


ادراک چیست؟

ما در قرآن سه کلمه داریم 1- علم الیقین 2- عین الیقین 3- حق الیقین

وقتی انسان شناختی صحیح دارد و  شناسایی خویش را تصدیق می کند به مقام علم الیقین می رسد.

وقتی انسان بازیگر صحنه ای هست یعنی جزئی از روابط می باشد و ناظری است که به مراتب توجه دارد او به مقام عین الیقین می رسد.

وقتی انسان شناختش عمیق و وسیع است و همراه با  احساسات و عواطف است به مقام حق الیقین می رسد.

مثلی است میگویند پروانه وقتی دنبال شمع و گرمی است دچار علم الیقین است . وقتی دور شمع میگردد دچار عین الیقین است .وقتی زمان زیادی از عشق شمع و گرمایش بهره می برد وشاید جان خویش را به خطر اندازد به مقام حق الیقین می رسد.

یک مثال دیگر وقتی از درد در کتاب ها یا رمان هادر داستان ها صحبت میشودوصف است  علم الیقین است وقتی صاحب درد میشوی مثلا خودت دچار آپارتاید و رنگین پوستی یا مورد ستم قرار گرفتی  در مقام  عین الیقین است . وقتی کودک بدنیا می آید مادر در مقام حق الیقین است . مادران و پزشکانی که خانم هستند و مادر هستند حس مادر دارند ولی یک پزشک مرد نمی تواند حس کسی را که کودک بدنیا آورده است را درک کند.

یک دختر هم بالقوه میتواند مادری را حس کند ولی یک پسر فقط حامل بالقوه حس پدری است .

کودک نمی تواند حس جوان بالغ را داشته باشد . مجرد نمی تواند حس متاهل را داشته باشد .عاشق حس عشق دارد 

و یتیم حسی یتیمی دارد یا به عبارتی درک یتیمی دارد .

آشپز درک آشپزی دارد راننده درک رانندگی دارد غنی حس بی نیازی دارد مسکین حس گرسنگی دارد عزیز از دست داده حسی دارد که دیگران ندارند. فقط  انسان  مسوول حس مسئولیت دارد.فوتبالیست حس فوتبال دارد .

پدری دچار سر درد بود و بچه ها خیلی صدا و شلوغ کاری داشتند به آنها می گفت ساکت باشید سرم درد می کند ولی بچه ها چون تجربه درد سر نداشتند نمی فهمیدند او چه می گفت چون درد یک مفهوم کلی و بسیار عام دارد هر دردی را نمی توان جای درد های دیگر گزارد.


خلاصه در خطبه امیرالمومنین که وصف متقین را می نماید می گوید آنان چنان قرآن می خوانند که وقتی به آیات عذاب می رسند واقعا خویش را در عذاب می بینند و وقتی به آیات بهشت می رسند خویش را غرق نعمت های الهی می بینند. منظور این است که متقین دانش درک را دارند فقط کسب خبر نکردند بلکه در وجودشان علم نفوذ کرده است .