درسال 1357 شمسی تحت تاثیر چند نفر قرار گرفتم
اول
دکتر
علی اصغر حاج سید جوادی ( جنبش ) او نامه هایی برای محمد رضا پهلوی شاه ایران نوشت
در آن نامه به او گفت تا طاغوت ها هستند پیامبران نیز خواهند بود
و امربه معروف و نهی از منکر خواهندکرد
دوم دکتر علی شریعتی معلم شهید انقلاب بود که نظریه از خود بیگانگی اورا پسندیدم
سوم کتاب اسلام دین ارکان طبیعت اثر دکتر کریم رهسپار
که بعد فهمیدم نام اصلی نویسنده دکتر کریم رستگار بوده است ودرسال 1359 با
مهندس مصطفی ملایریکتابی دیگر منتشر کردند به نام
هفت آسمان که در اینترنت فایل دانلود آن موجوداست
امروز پس از بیش از سی و پنج سال هنوز به نظریه از خود بیگانگی یک ملت می اندیشم
به نظر من با اتکاء به نظرات آقای محمد جعفر مصفا نظریه ازخود بیگانگی انسان
و رهایی او از تفکر زائد بیشترین دستاورد تجربه زندگی من بوده است
آری یک بیگانه بر ما حکومت می کند و آن هویت فکری و من ذهنی ما است
امیدوارم درباره این مبحث بعدا مطالبی برای علاقه مندان بنویسم
درباره اسم اعظم خدا نوشتم که رحمن و مهربانی خدا برهمه اسماء او سایه افکنده است
درباره دشمنی باخدا فکر کردم بنویسم
اگر خدا قادر مطلق است به نظر می رسد کسی نمی تواند با او دشمنی کند
اما در فرهنگ مردم می بینیم عبارت دروغگو دشمن خداست
یا اینکه رباخوار با خدا سر جنگ دارد و خدا اورا نخواهد بخشید
چون حق الناس را زیر پا می گذارد
در قرآن عبارت های مختلفی داریم مثل خدا نیکو کاران را دوست دارد
خدا خیانت کاران را ظالمین را و کافرین را دوست ندارد
خدا متقین را دوست دارد خدا صابرین را دوست دارد خدا متوکلین را دوست دارد
خدا پاکیزگان رادوست دارد خدا مقسطین را دوست دارد
خدا گناهکاران را دوست ندارد
مومنین نیز خدا را بسیار دوست دارند