پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید
پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید

اسم کلی چیست؟نوشته تسویری1958

اگر به ما بگویند انسان موجودی است صاحب کرامت و برتری دارد بر همه موجودات  عالم ما چه چیز می شنویم و می فهمیم.منظور از انسان چیست.

انسان  یک مفهوم کلی است شامل همه انسان های زمان های قدیم - انسان های فعلی  - انسان های متولدین زمان آینده است .

هم چنین شا مل تمام انسان های قاره های آسیا آمریکا افریقا اروپا واقیانوسیه میشود انسان های زرد پوست - تیره پوست -سفید پوست -سیاه پوست -رنگین پوست.

پس میتوان گفت انسان اسم صفت موجوداتی است که ویژگیهای خاص دارند. اسم شخص نیست اسم عام است شامل بینهایت مصداق است .

اگر به ما بگویند زیبایی  - وجودی است که ما دوست داریم و او را می پسندیم هم موجودات زنده را شامل میشود هم موجودات غیر زنده - هم -مثل مکان زیبا-هم - رفتار زیبا-گفتار زیبا - عکس زیبا - فیلم زیبا و ......

زیبایی هم اسم صفت است که ویژگیهای خاصی دارند . بینهایت مصداق دارد.

اگر بگوییم شیطان - یا - شیطانی - بازهم اسم صفتی را می گوییم که بینهایت مصداق دارد .

اگر بگوییم جن  - پوشیده - نامانوس -( در برابر انس = مانوس  )  بازهم اسم صفتی است که بینهایت مصداق دارد.

معمولا دانش آموزان و کودکان  حتی بسیار از مردم عادی تفکیک اسم شخص و اسم خاص را با صفت و اسم عام نمی دهند.

اما افرادی که در مفاهیم دقت دارند می دانند که اسم خاص برای وجودی عینی و مصداق خارجی است . اما اسم عام مفهوم انتزاعی و ذهنی است .

قرآن کریم می فرماید الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البیان

خالق زبان و بیان و ادبیات انسان است

ما نباید ذهنی بودن را صفت بدی بدانیم . ذهن انسان هنرش این است که برای شناخت همه چیز تقطیع خیالی می کند و مفاهیم گسترده می سازد تا همه چیز را مشروح توصیف کند . و این قدرت ناطقه انسان ویژگی بسیار شگرف و ممتازی است که او را از حیوانات برتری می دهد.

حیوانات قدرت مفهوم سازی انتزاعی ندارند شاید پیش خود برای هر چیز نام داشته باشند اما برای هر چیز فقط یک نام دارند ولی انسان برای یک چیز بسیار نام دارد.

مثلا یک انسان اسم خاص اش حسین است او پدر است او کارمند است او سفید پوست است او پسر است او هم میهن است او رهبر است او پیرو است و.................

او راستگو دروغگو تولید کننده مصرف کننده و.........................................

او مریض سالم شاد افسرده متین سبک و................................................





تعین تصویری عالم با انسان نوشته تسویری1958

از سالها قبل توجه من به مساله چگونگی شناخت معطوف بود.

 ذهن و خیال چنان مرا مجذوب کرد که وبلاگی با چنین نام  ایجاد کردم.

دومین چیزی که مرا به جستجوی اهمیت شناخت وادار کرد قدرت تصویر سازی ذهن انسان بود .

سومین نکته این است که قدرت تصویر سازی در انسان ارادی است . ذهن او می تواند در هر زمان و مکان هرتصویر واقعی که امکان وجود دارد و حتی تصاویر غیر واقعی که امکان وجود ندارند ترسیم کند.

نکته ای که باید بدانیم این است که در عالم واقع و عالم مادی همه چیز در هم پیوسته اند و فرض وجود چیزی مستقل از وجود چیز های دیگر نیست .

مثلا در عالم واقع درخت بدون ساقه نیست .درخت بدون شاخه نیست.شاخه بدون برگ نیست.اما انسان بوسیله قدرت دیگر ذهن که به آن تقطیع ذهنی گویند می تواند درخت بدون ساقه تصور کند شاخه بدون برگ تصور کند.درختی تصور کند که حرکت می کند درختی تصور کند که هم پرتقال بدهد هم کیوی و هم انار وهم سیب بدهد ولی در عالم واقع چنان درختی نیست .

شما در عالم واقع نمی توانید سر بدون گردن داشته باشید . دست بدون انگشت داشته باشید .

حتی شما نمی توانید اتوموبیلی داشته باشید بدون چرخ بدون فرمان بدون گاز بدون سوخت بدون صندلی............یعنی همه چیز در عالم واقع یک مجموعه هستند تفکیک ناپذیر و کارکرد سیستمی دارند.

شما می توانید خودتان به بسیار وجودهای مادی توجه کنید که با کوچکترین نقصی از کار می افتند.

اجزاء یک اتوموبیل وجود خارجی دارند ولی برای کارکرد حتما باید تجمیع شوند.

اگر بچه ای شیری برای اولین بار به مهمانی بزرگی رود او می بیند پارچه سفیدی پهن کردند و در آن ظروفی ( بشقاب . کاسه . قاشق وچنگال و..........................) قرار دادند و بسیار اطعمه و اشربه آوردند چون او مهمانی و پذیرایی و غذا خوردن را هنوز تجربه نکرده و نمی داندخوردن چیست.

 برایش همه این اشیاء نامفهوم هستند زمانی که بزرگ شد و مفاهیم مهمانی و پذیرایی و تغذیه را فهمید تمام نام های غذا ها و اشیا مرتبط برایش معنی دار می شود.

مثال دیگر امور آموزشی است کودکی که هنوز مدرسه را تجربه نکرده است از مفاهیم مدیرآموزشی ناظم و معلم و هم کلاسی و تخته گچ و نیمکت و کتاب و دفتر و مداد و پاکن و ..........................................................بی خبراست و درک صحیحی ندارد .وقتی یادگیری و آموزش را فهمید تمام اجزاء دیگر سیستم برای او با معنی میشوند.

ما غیر از وجود های مادی به وجودی توجه داریم به نام وجودهای تصوری و وجود مفهومی یعنی یک سری مفاهیم در کنار هم تشکیل وجودی می دهند.

به این مثال توجه کنید .اگر ما مفهوم ریاضی را ندانیم مفاهیم   شمارش . عدد . زوج . طاق . جمع . تفریق . ضرب . تقسیم .خط.زاویه . دایره . مرکز .محیط. کم . زیاد . کسر . اعشار .قضیه ...........................................برای ما بی معنی هستند

اگر دقت کرده باشید وجود های مادی چنانچه هزار میلیارد باشند مفاهیم تصوری میلیارد میلیارد خواهند بود.

مثلا ما یک شخص را در نظر می گیریم .نامش علی است نام های دیگر او -  پدر است عمو است دایی است انسان است ایرانی است سفید پوست است مسلمان است تحصیلکرده است مرد است فقیر است مریض است کچل است کارمنداست ثروتمندو خوش اخلاق است  ...................................................................................................................................................پس هر مفهوم وابسته به هزاران مفهوم دیگر است .

وقتی می گوییم تعین تصویری عالم با انسان است .

یعنی هر چیز در عالم وجود دارد با ربط به انسان معنی دارد  و ذات مستقلی ندارد.

به حواس انسان توجه کنید چشم ما دامنه دیدی دارد که جهان براساس آن ساخته شده است یعنی خدا این عالم را برای انسان ساخته است. وقتی می گوید بر روی زمین خلیفه قرار می دهم یعنی تمام شرایط جهان براساس ذهن و حواس این موجو د است.ارتعاشات صوتی معمول برای انسان است . سرما و گرمای متعادل برای انسان است .وزن وسنگینی متعادل انسان است و .............................................................................................................................. یعنی تعین وجودی و تصویری عالم با انسان است. دین هم برای انسان است . اخلاق هم مطابق فطرت انسان است .........................................