به نظر من بهترین رشد رشد در ظرفیت ها است
مثلا یک دانش آموز باید تلاش کند زمینه های بیشترعلم آموزی را برای خویش مهیا کند
مثلا با مواد جدید درسی آشنا شود
مثلا در آموزش نرم افزار های رایانه تلاش کند
یا در زمینه زبان های مختلف تلاش کندزبان علم زبان فلسفه زبان دین زبان هنر زبان فیلم زبان تاریخ
و زبان انگلیسی زبان عربی زبان ادبیات و شعر و زبان مو سیقی
یک معلم نیز باید قدرت یاد دهی خویش را افزایش دهد
یاد گیری ارتباطات اجتماعی و یادگیری مدیریت زمان و یادگیری مدیریت زندگی نیز بسیار مهم است
باید توان حفظ سلامتی خویش را یاد بگیریم
درون و بیرون
تمام صفات و حالاتی که درانسان موجود است و از ظاهر او پیدا نیست درون و باطن او است
باطن انسان گاهی به قلب انسان و دل انسان گفته می شود
میل های درونی ما و صفات حمیده و رذیله از جمله آنان است
حسادت ها و بخل ها و طمع ها و تواضع ها و اخلاص ها و مهر و شفقت واقعی (نه ریایی)
هدف های ما نیز درن ما هستند شاید بیان کنیم و عده ای از آنها آگاه باشند
مثل علاقه به پول و قدرت و شهرت و علاقه به ایثار و گذشت و تسلیم حق بودن
اگر ما همیشه به فکر پول باشیم معنی آن این است که کعبه آمال ما ثروت و قدرت است و گرد آن طواف می کنیم
چنانچه هدف های ما دنیایی و برتری طلبانه باشد دل ما خانه بت هایی است که می پرستیم اگردر کعبه باشیم
و چنانچه دل های خویش را از هدف ها و میل ها و صفات منفی اخلاقی جارو کنیم حرم امن الهی می شود
از قدیم در شناخت شناسی ( وجود انسان ) او دارای قلب و مغز بود یعنی دل و دماغ داشت
تفکیک بین اندیشه و احساس مورد توجه بود و انسان به روان و عقل خویش آگاه بود
اما در قرآن علاوه بر صدر و قلب به عضو دیگری درکنار سمع و بصر اشاره دارد به نام فواد
اخیرا من مقاله تحقیقی مطالعه کردم (دکتررستگار)که در سیستم شناسایی انسان به نکته ای مهم اشاره کرده
(سیستم توجه) یعنی انسان در رابطه با مغز و قلب دارای سیستم توجه می باشد
هر کس در اطرافش به دلایلی به اطلاعات خاصی بیشتر اهمیت می دهد و توجه دارد
من فکر می کنم سیستم توجه در انسان اهمیت داردو توسط (فواد) او مدیریت می شود
یکی پول مورد توجه اش است دیگری زیبایی و دیگری سکس و دیگری شهرت و دیگری ....
غرائز انسان در قلب او هست و چگونگی اداره امور او در مغز با اندام حسی وحرکتی است
ما باید ببینیم چه چیزی مرکز توجه ما است ؟
خیلی از مسائل ما قابل توجه درشناخت و بررسی های ما می شود
ادیان می گوین خدا باید مورد توجه شما باشد اخلاق و عدالت کانون توجه باشد
امروزدر نظر حقوق دانان تاکید شده حقوق بشر و دمکراسی باید کانون توجه باشد
آقای بنی صدر می گوید کانون توجه ما باید عدم زور مداری باشد یعنی دوری از قدرت پرستی
عده ای سلطه گری و غلبه و پیروزی کانون توجه آنان است
حضرت ابراهیم وقتی خانه خدا را ساخت دعا کرد خدایا فواد مردم را بسوی کعبه قرار بده
یعنی بشر توجه کند جامعه ای بسازد مانند کعبه یعنی جامعه توحیدی بدون خشونت ( امن ) حتی امن برای حیوانات
زنقص تشنه لبی دان به عقل خویش نناز
دلت فریب گر زجلوه سراب نخورد (اقبال لاهوری)
آب کم جو تشنگی آور بدست
تا بجوشد آب از بالا و پست ( مو لوی )
از نیاز نتر سیم نیاز ها هدایت باطنی انسان را بعهده دارند
ابزار ها که وسایلی هستند در استخدام انسان برای حل مسائل خودش
چند نوع هستند ابزار های نرم و ابزار های سخت
نرم افزار ها نیز دو گونه اند نرم افزار های کامپیوتری و نرم افزارهای ذهنی
نرم افزارهای صحیح و مشروع نرم افزار های غیر مشروع و غیر اخلاقی
مثلا انسانی در مواجهه با مشکلی به دروغگویی رو می آورد و بوسیله آن خود را نجات می دهد یا به هدفش می رسد
انسان به وسیله فریب دیگران به اهدافش می رسد
یا اینکه انسان به دیگری یکدستی می زند و از آن شخص اطلاعاتی دریافت می کند
در کل زبان و تفکر نرم افزار تلقی می شوند
گاهی یک کار بزرگ مثل ازدواج نیز برای افرادی ابزاری می باشد
دین و ایمان هم برای کسانی ابزار تلقی می شود
ما می دانیم آب و آتش ضد هم هستند و آب آتش را خاموش می کند آتش نشانی با آب به آتش جمله می برد
اما افرادی در تجربه یافتند چنانچه آب را در ظرفی قرار دهند آتش نه تنها اورا خاموش نمی کند بلکه گرما را
در ان نفوذ می دهد و با ابزار ظرف ما از حادثه خاموشی آتش به دریافت گرما از آن رسیدیم
چشم ما ابزار دیدن است با یک شرط وجود نور بواسطه تابش نور بر اجسام چشم قادر به دیدن است
آینه ابزار دیدن انسان است به شرطی که نور تابش شود
گوش زمانی شنوا است که هوا موجود باشد گوش در خلا نمی شنود بواسطه هوا صدا منتقل می شود
زبان که بزرگترین وسیله ابزار ارتباطات است ظرف است کلمات ظرف معانی اند
بزرگترین ابزار شناخت انسان چشم و گوش و زبان می باشند
میکروسکوب و ذره بین و عینک و تلسکوپ ابزار تقویت دیدن بشمار می روند
ذهن و خیال انسان ظرف تفکر کلی و مجرد انسان می باشند که باید دقیقا شناخته شوند
روشنی ذهن وخود سانسوری دو ویژگی مهم ذهن هستند که باید دقیقا شناخته شوند
الاهم اخرجنا من ظلمات الوهم واکرمنا بنور الفهم
اللهم افتح الینا ابواب رحمتک وانشرعلیناخزائن علومک
برحمتک یا ارحمن الراحمین
بحث سلطه و سلطه گری سالها است که فکر مرا مشغول کرده است از ابعاد روانی اقتصادی تربیتی تاریخی و ...
بهترین مباحث را روابط قوا توسط ابوالحسن بنی صدر بیان شده است توازن قوا و موازنه منفی و .......
در تعریف قدرت و قدرت منفی ( زور ) و نیرو و انرژی بحث هایی قبلا داشتم
امروز می خواهم از نظر روانشناسی ملاکی تعریف کنم که روشنگر و داور حالت مثبت و منفی روانشناسی است
اگر انسان دارای قدرت شد دارای ثروت شد و علومی آموخت چنانچه نتیجه اخلاقی و روانی او
متانت دلرحمی و کمک به دیگران بود آن قدرت مثبت است
اگر نتیجه کسب قدرت و ثروت باعث تکبر و بی رحمی و فخر فروشی شد آن قدرت منفی است
چنانچه قدرت به انسان قساوت قلب دهد منفی است و چنانچه قدرت به انسان ترحم دهد مثبت است
اگر صاحب قدرت ادبش بیشتر شد دارای قدرت پسندیده است و اگر دیگران را به سخره گرفت منفی است
انسان با قدرت مثبت بخشنده است و به دیگران هدیه می دهد بعضی ثروت را خود نیز استفاده نمی کنند
انسانی که ب سوی عدالت و احسان می رود قدرت او نوش جانش باد
انسانی که به سوی سلطه بر دیگران و انتقام از آنان است بهتر است فقیر و ضعیف باشد
پس ما همه قدرت ها را دو جور می دانیم اول آزاد کننده و حلم دهنده و تواضع دهنده است
دوم تکبر و بیماری روانی سلطه گری می دهدحتی بی قدرتی هم برای او نوعی بیماری دارد
انسانی که قدرت پرست نیست و اخلاق گرا و آزاد از کینه و نفرت و انتقام است
نمونه انسان امروزی با قدرت مثبت نلسون ماندلا و گاندی و چارلی چاپلین بودند
امام علی امام المتقین با داشتن قدرت دنیایی و معنوی با اخلاق ترین انسان بود
بیشتر امامان شیعه مثل پیامبر اکرم بودندرحمت للعالمین
بعثت لاتمم المکارم الاخلاق پیامبر فرمود بعثت من برای تمام نمودن اخلاق است
در قرآن کریم بزرگترین آیه درباره تنظیم سند و گرفتن شهود حین پرداخت های مالی است
یعنی مسلمانان باید ضمن احترام و اعتماد به هم مدارک کافی جهت روز مبادا تولید کنند
تا هرچه بیشتر از سوء استفاده فرصت طلبان و شیاطین و دنیا پرستان شوند
آنجا گفته شده متن رسید کتبی آماده شود و در صورت نبود از شاهدین و گرو گیری استفاده شود
در تجربه انسانی و اجتماعی نیز می بینیم اشخاص دقیق و حسابگر کمتر دچار حادثه می شوند
افراد طمع کار و تعارف باز و ساده دل دچار فریب و کلاهبرداری و حادثه ناگوار می شوند
بهتر است از توافقات دو نفری بدون حضور شاهد دوری شود
در زمان توافق و ثبت صورتجلسه و قید مکان توافق و حضور شاهد ین هرچه بیشتر سند را محکم کنید
از نظر روانشناسی افراد دروغگو و فریبکار اگر موقعیت را دقیق و مستحکم ببینند فرار می کنند
حتی در معاشرت های ساده و روزانه با افرادی مواجه هستیم که زمانی که تنها هستند با زمان حضور دیگران شخصیت متفاوتی دارند
در تنهایی به شما سلام می کنند و گرم می گیرند و قول می دهند ولی در نزد دیگران تکبر ورزیده و سکوت می کنند
برای جلوگیری از خسران دنیا و آخرت همیشه اگر صحبت از دیگران می شود بگویید چه خوب است جلسه با حضور او داشته باشیم
خواهید دید غیبت نیز از صحنه رخت می بندد
از قدیم عبارتی است که می گویند قدرت فساد می آورد و پرهیز از قدرت مداری عین تقوی و هدایت است
اما ببینیم قدرت چیست؟
ما در زندگی نیازهایی داریم که بایستی به آنها پاسخ مناسب دهیم وگرنه دچار درد و رنج می شویم
نیاز به آب و غذا و پوشاک مسکن و مرکب و تشکیل خانواده و کار و کاسبی
نیاز به یادگیری و کسب فنون و مهارت های زندگی اجتماعی حقوقی و سیاسی و اقتصادی
از کودکی می بینیم نیاز های ما بوسیله ابزار و عوامل مادی برطرف می شود
مثلا برای راه رفتن به کفش و جوراب نیاز داریم برای پاسخ به سرما بخاری و به گرما کولرنیاز داریم
برای کسب دانش نیاز به معلم و برای کسب و کار نیاز به مغازه و ابزار کار داریم
اگر همه پول را دوست دارند به خاطر آن است که با پول وسایل مورد نیاز را تهیه می کنند
انسان های منطقی هرمشکل و نیازی که دارند جستجو می کنند که چگونه آنرا حل کنند
ولی افرادی مایلند که با ثروت زیاد بر دیگران تسلط پیدا کرده و هر خواسته ای را تحمیل کنند
هر اقدامی را با قدرت پول و تحکم به کرسی می نشانند
و چون با ثروت کم نمی توانند همه خواسته هایشان را پاسخ دهند به دنبال ثروت زیاد می روند
و روز شب در تب و تاب ثروت و قدرت حداکثری می باشند
قدرت نامطلوب همین قدرت سیری ناپذیر است که تحکم آفرین و تخریب کننده است
و به خیال خود پیروز میدان است و در هر عرصه ای ورود پیدا می کند
اگر ما در ذهن و آرزوی خویش به دنبال ثروت و قدرت زیاد هستیم قدرت پرست می باشیم
و این یک بیماری روانی است که خود نیز خبر نداریم
دیدید که بعضی ها همیشه دنبال کلمه پیشرفت هستند و می گویند انسان باید پیشرفت کند
و هیچ دو روز او نباید مساوی باشد
در صورتی که انسان برای زندگی به ثروت و وسایل زیادی نیاز ندارد
در عربی این خواسته را بنام نفس و خواسته های نفسانی می گویند
و در دعا ها داریم الهم اعوذ بک من نفس لا یشبع یعنی خدایا از نفس سیرناشدنی به تو پناه می برم
پس فساد قدرت و نفس در سیری ناپذیری آن است
و گرنه به صورت حداقلی و متعارف قدرت و نیرو مورد قبول عقل و منطق است
در طول زندگی افراد زیادی را دیدیم که در شرایط عادی و معمولی زندگی خویش را طی کردند
اما افرادی را نیز دیدیم که در طول زندگی دچار تغییرات شدید ذهنی و روانی گشتند
عده ای سقوط کردند و بیمار شدند و عده ای ترقی کردند و باعث تاثیر زیادی بر دیگران شدند
خلاصه به نظر می رسد سلامت روانی اشخاص در طی زندگی لطف الهی و منشاء ایمانی دارد
افرادی که در کوران حوادث زندگی خود را نباختند و از رفتارهای افراطی و تفریطی دوری گزیدند
در زندگی طلاق در خانواده ها سبب کودکان طلاق و مرگ یکی از والدین که باعث پیدایش ایتام می شود
هم چنین بی کاری و فشار های اقتصادی خانواده و بی توجهی به تعداد فرزندان و امراض حادثه
کشمکش های بین اشخاص و شکست های عشقی و زیاده خواهی های ناشی از نادانی
تصویر گرایی های ذهنی و همان چیزی که آقای محمد جعفر مصفا > من< ذهنی می نامد
پوچ گرایی ناشی از بی ایمانی ها و غرور های ناشی از دانا دیدن و اهل یقین بودن خویش
سخت بودن زندگی صحیح و سالم همراه با عدم تقاضای برتری جوئی و همراه با قناعت طبع
پافشاری بر خواسته های نفسانی
(خواسته هایی که انسان قادر بر کنترل آن نیست نفسانی نامیده می شود اماره بالسوء)
اصرار انسان بر خواسته های ماکسیمالی یعنی کمال گرایان ذهنی
خلاصه اگر ارتفاع زندگی را در مسائل مادی کوتاه بگیریم از ابتلاعات دور می مانیم
و شاید با رنج کمتری زندگی را پشت سر گذاریم
زندگی به طور طبیعی چهار فصل دارد هم بهار دارد هم تابستان دارد هم پاییز دارد هم زمستان
باید با حوصله همه را پشت سر گذاریم
و با ایمان به وجدان اخلاقی و خداوند بزرگ همه انسان ها را دوست بداریم
و خود را تافته جدا بافته از دیگران ندانیم