نوروز 1396 مبارک باد

یا مقلب القلوب و الابصار

      یا مدبر الیل و النهار

           یا محول الحول و الحوال

                    حول حالنا الی احسن الحال

هر روزی که در این دنیا ظلم نکنیم و  ظلم نبینیم عید است

الملک یبقی مع الکفر و لا یبغی  مع الظلم

ظلم اجتماعی (حق الناس )  مانند قانون شکنی  و عهد شکنی و فریبکاری

بدتر از ظلم فردی  (حق الناس) مانند دروغ و غیبت و     خیانت در امانت

و آن هم بدتر از ظلم به خویش است مانند اسراف  و عدم قدردانی از پدر و مادر

ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا  و ترحمنا لنکونن من الخاسرین

لقمان به فرزندش می گوید:

ان الشرک لظلم عظیم 

ظلم به خدا از همه بدتر است

وقتی غیر از خدا ارباب برگزینیم دچار غفلت و بلا می شویم

الله

هواله العالمین و هو رب العالمین

ما باید از رسولان باطنی ( عقل ) و تاریخی پیروی کنیم

بعثت لاتمم مکارم الاخلاق

برترین دعا ( برکت در عمر و مال و قدرت)

دوستی از من پرسیدهر روز در نماز ما از خدا وند رحمن و رحیم می خواهیم 

اهدنالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم

برترین نعمت چیست ؟ گفتم برترین نعمت شکر نعمت است

خدایا به ما توفیق بده تا بر نعمت های دریافتی شاکر باشیم

مولوی می گوید از قضا سرکنگبین صفرا فزود یعنی آثار معکوس داشت

در قرآن در داستان ابراهیم (ع) داریم که خداوند به آتش فرمان داد یا نار کونو بردا

ای آتش سرد باش یعنی آتش باش ولی گرما نده و سرما بده

اگر دقت کنیم تمام هیمنه و قدرت علم استوار بر پایداری قوانین است اگرقوانین طبیعی

کارکرد خویش را فروگزارند سنگ روی سنگ بند نمی شود

در داستان ابراهیم عدم کارکرد آتش به نفع ابراهیم بود اگر برعکس بود چه؟

یعنی اگر ما تلاش کنیم و آب بر آتش بریزیم و خدا خاصیت آب را بگیرد و خاموش نکند چه کنیم؟

اگر ما یقین داشته باشیم که خواص همه موجودات را خدا می دهد به کارکرد آنها ناامید می شویم

باید  مسبب الاسباب را خدا بدانیم

ما بار ها تلاش می کنیم مشکلات را از سر راه برداریم ولی موفق نمی شویم

باید همیشه هر کاری را بنام خدا انجام بدهیم حتی خوردن آب

برکت در مال و جان  که سعادت بشر در آن است خواست ما و با اسم او هر روز درخواست می نماییم

داستان آدم و ملئکه

در داستان روزی که خداوند در این دنیا بشر را خلق کرده بود و بشر مشغول چریدن و دریدن بودند

خداوند به ملئکه گفت می خواهم از این بشر آدم  قرار دهم آنها گفتن این موجودات فسادو خونریزی میکنند

خداوند فرمود من چیزی را می دانم که شما نمی دانید

خداوند علم اسماء را به بشر داد و او آدم شد سپس آن علم را به ملئکه داد

از ملئکه خواست اسم آدم را بگویند آنها گفتند ما نمی توانیم نامی را که شما به ما نگفتید خود کشف کنیم

قال یا آدم انبئهم باسمائهم

فلما انباهم باسمائهم    -  زمانی که آدم نام های ملئکه را به آنها گفت 

خداوند رو  به ملئکه   فرمود .  دیدید؟

 الم اقل لکم انی اعلم غیب السموات والارض و اعلم ماتبدون وماکنتم تکتمون

از داستان فوق که در سوره بقره گزارش شده است می توان فهمید 

ملئکه مانند کامپیوتر فقط قدرت فراگیری دارند ولی انسان ها قدرت کشف ناشناخته ها را دارند

به اذن الهی

برتری ملئکه بر انسان تقدم خلقت آنان است

انسان ها در بدو خلقت دارای   قوه جذب (شهویه)    قوه دفاع ( غضبیه )قوه فکر و خیال ( وهمیه)

بودند سپس پس سالها حضور در هستی خداوند به آنها قوه عقل  عطا فرمود

بشر های اولیه  فقط چشم و گوش داشتند اما

آدم دارای قلب و بصیرت گشت و فواد نیروی توجه انسان بر آیات هستی می باشد

تفکیک شناسایی ها -اسم و علم -صفت و ادبیات

در مفاهیم و کلمات  دقت کنیم آنها سازندگان علم و ادب و فلسفه و خبر وهنر و گزارش های مختلف هستند

با اهمیت ترین تقسیم ها مفاهیم اسمی و مفاهیم ادبی می باشند

مفاهیم اسمی شامل مفاهیم فعلی نیز می شوند سالها در باره مفاهیم و ساخته شدن آنها فکر کردم

کودک در آغاز یادگیری زبان چون بیشتر درگیر تصاویر و عواطف خویش است مفاهیم ادبی را می آموزد

یعنی کلمه ای را که بکار می برد بار عاطفی دارد و ناشی از توجه تصویری و چشمی خویش است

اشیاء را با عطف توجه به ایمنی و نسبت ملکی و شخصی می آموزد 

افراد را را نیز با توجه به نسبت فامیلی و ایمنی و حس خوشایند غریزی خویش گزینش می نماید

او شاید یک خاله حقیقی داشته باشد ولی به همه دوستان مامانش با صفت خاله نام گذاری می کند

یا شاید یک عموی حقیقی داشته باشد ولی با همه افراد معاشر مرد با نام عمو ارتباط دارد

حتی نام  مامان و بابا را به معنی فنی یاد نمی گیرد بلکه ارتباطات عاطفی و ایمنی و اجتماعی دارد

قبل سن مدرسه بسیار کلمه می آموزد و صحبت می کند ولی اسم حقیقی و دقیق را نمی داند

وقتی حروف را آموخت و با مفاهیم کلی و اعتباری آشنا شد کم کم به سمت یادگیری اسم ها می رود

آیا خدا که می فرماید و علم الآدم الاسماء کلها این تفکیک جاری است و از چه زمانی آغاز می شود

انسان با دو مفهوم درون و برون   یا ذهن و عین  مواجه است دقت کافی در این دو مفهوم 

ما را به سمت آموزش  اسماء سوق می دهداگر چه آغاز آن در بیست سالگی باشد

به همین خاطر علم فلسفه اهمیت دارد چون درباره ماهیت مفاهیم گفتگو می نماید

علم نتیجه توجه به اسماء است و فلسفه و ادبیات نتیجه توجه به صفات و... تعابیر و تفاسیر مااست

موجودات دارای دو ساحت می باشند ساحتی  در ذهن ما و ساحتی در خارج از ذهن مامی باشند

کشف قوانین خارج ازذهن ما و خارج از امیال و آرزوهای ما سنگ بنای علوم را می سازند

قدرت یادگیری ما و تلاش ذهنی ما بسیار در تفکیک شناسایی ها اهمیت دارد

کلیه علوم نظری و عملی و فلسفی و ادبی و دینی و ........... ثمره تلاش های ذهنی  و تجربی ما هستند

و زبان   بزرگترین درگاه  ورود علم  و فلسفه می باشد

اگرچه نیمکره های مغز ما هر دو نقش عمیقی دارند ولی ثمره علوم جدید ناشی از توجه به تفکیک شناسایی ها می باشند

برزخ بلاتکلیفی زمینه ایمان انسان به خدا و معنویت

انسان عبارت است از یک تردید. یک نوسان دائمی. هر کسی یک سراسیمگی بلاتکلیف است. (دکتر شریعتی)

اقرا بسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق

آیا انسان در بلاتکلیفی رشد می کند؟

امید به خدا و اتصال با او زمینه رشد و نیایش

و اذا فرغت فانصب و الی ربک فرغب

لجن انسان عجله است

خلق النسان من عجل

و اید ناه بروح الله

ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنو و عملو الصالحات و تواصو بالحق و تواصو بالصبر

صبر برترین صفات اخلاقی

در داستان خزر و موسی در گزارش  سوره کهف قرآن کریم 

وقتی خزر نبی کشتی را سوراخ می کند  یا اینکه حضرت خزر کودکی را به قتل می رساند

موسی (ع) اعتراض می نماید و خزر می گوید تو نمی توانی اعمال مرا ببینی و صبر کنی

قال انک لن تستطیع معی صبرا هرگز نمی توانی تحمل اسرار کرده و با من صبر پیشه کنی (67)

و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبرا    چگونه صبر توانی کرد بر چیزی که از آن آگهی نداری(68)

انسان برای پذیرش صبر باید آگاه باشد

و تواصو بالحق و تواصو باالصبر

و استعینو بالصبر و الصلوه

زندگی سراسر دیدن کارهای خزر گونه و بی اطلاعی از دلایل فاعلین  و دچار خشم و اندوه شدن است

ایمان به خدا  یعنی ایمان به خزر و در خواست و جستجوی رازهای زندگی

ایمان به غیب ایمان به روز جزا و محشر کبری

هر سخنی برای هر گوشی نیست ؟

عبارت هر سخنی برای هر گوشی نیست چه معنایی دارد

منظور این است که  انسان ها متفاوتند و در سطح علمی مختلف و موقعیت های سنی 

موقعیت اجتماعی و موقعیت جنسیتی و  موقعیت  مالی و مو قعیت تاریخی  متفاوت هستند

به نظر من این درست است که مثلا تمام آیات قرآن خطاب به همه بشریت نیست

آیاتی داریم که خطاب به الناس است

آیاتی داریم که خطاب به مومنین است

آیاتی داریم که خطاب به اهل کتاب است 

آیاتی داریم که خطاب به کفار است

آیاتی داریم که خطاب به منافقین است

آیاتی داریم که خطاب به مشرکین است

آیاتی داریم که خطب به پیامبران است

آیاتی داریم که خطاب به زنان است

آیاتی داریم که خطاب به زنان پیامبر است

آیاتی داریم که خطاب به جامعه علمی است

آیاتی داریم که خطاب به متقین است

آیاتی داریم که خطاب به محسنین است

آیاتی داریم که خطاب به انفاس مطمئن است

آیاتی داریم که خطاب به شیاطین است

آیاتی داریم که خطاب به جنیان است

آیاتی داریم که خطاب به کل جامعه است

آیاتی داریم که خطاب به روحانیون است

آیاتی داریم که خطاب به رهبران سیاسی قوم است

آیاتی داریم که خطاب به رهبران معنوی جامعه است

آیاتی داریم که خطاب به خانواده است

.................................................

..................................................

پس ما باید جایگاه خویش را بشناسیم و بدانیم کدام آیات خطاب به ماهستند

البته می توانیم بگوییم خداوند خواسته است انسان در جریان همه خطاب ها باشد

که هر کسی ادعای خطاب خاص برای خویش نداشته باشد

امام حسین از مقربین خدا

در قرآن کریم در باره عیسی (ع)  وجیهه فی الدنیا و الاخره و من المقربین 2/45آل عمران

می فرماید او عبدالله بود و در گهواره گفتگو کرد و مسح او شفا بخش بود (  مسیح )

نشان می دهد که عیسی محبوب خداوند بوده است 

در باره پیامبران دیگر چون ابراهیم و  اسمعیل و ...... نیزعبارات  ستایش آمیز آمده است

در باره آخرین پیامبر محمد مصطفی می فرماید انک اعلی خلق عظیم تو بسیارخوش سیرتی

یعنی او بر اثر کارکردش  بسیار به مقام بالایی  رسیده است خدا مقا مش را تایید کرده است

در سوره اذا وقعه   بسیاری از نعمات اخروی را نتیجه اعمال انسان ها می داند

جزاء بما کانوا یعملون 24/56 یعنی تلاش انسان او را به درجات عالی می رساند

امام حسین نیز با شهامت و شهادت خویش به عالی ترین درجه قرب او رسیده است 

مصداق آیه  یا ایته النفس المطمئنه ارجعی الی نفسک را ضیه مرضیه وادخلی فی عبادی وادخلی جنتی

امام حسین در روز عاشورا چه کرد

گویند در آخرین مرحله صحبت امام حسین (ع) با اصحاب گرانقدر خویش

فرمودند هرکس  بدهی اقتصادی دارد این جا را ترک کند و تلاش کند بدهی خویش را پرداخت کند

او نخواست افراد با حق الناس همراه  شهدا باشند

اول ادای حق الناس  بعد شهادت 

آیا اگر مردم همین یک  ارزش را رعایت کنند اسلام رونق پیدا نخواهد کرد؟

السلام علیک یا ابا عبدالله

برای تبلیغ اسلام از اقتصاد شروع کنیم

رشته اقتصاد بسیار ضروری و اولویت دار است

بالاترین اصل از ارزش های دینی  حلال و حرام مالی و اقتصادی است

وقتی مسلمانان از نرم افزار های غربی ها بصورت رایگان کپی برداری کنند آنها ما را با دید انسان ها ی سود جو و منفعت طلب 

خواهند دید یعنی ریشه ارزش های منفی کاپیتالیسم سود انگاری و سود محوری و بهره جویی

علمای اسلام در این مورد فعالیتی نمی کنند

غربی ها هم می گویند این ها که به نرم افزار دسترسی دارند و برداشت می کنند 

فردا اگر به جاهای دیگر دسترسی پیدا کنند نیز رحم نخواهند کرد

آرزوی روزی که برای کامپیوتر های خویش ویندوز بخریم

از کارشناس دفتر آیت ..... نوری همدانی پرسیدم کپی نرم افزار های غربی چه صورتی دارد

گفت  اشکالی ندارد آمریکا جزء کافران حربی است 

از اسرائیل و انگلیس و آمریکا می توانید کپی کنید