بسم الله الرحمن الرحیم
الرحمن (1) علم القرآن (2) خلق الانسان (3)علمه البیان (4)
الشمس والقمر بحسبان (5)والنجم والشجر یسجدان (6)والسماء رفعها و وضع المیزان (7)
الا تطغوا فی المیزان (8)واقیمواالوزن بالقسط ولاتخسروا المیزان (9)والارض وضعهاللانام (10)
فیها فاکهه والنخل ذات الاکمام (11) والحب ذوالعصف والریحان (12)فبای ءالاء ربکماتکذبان (13)
در جوانی وقتی فلسفه میخواندم گفته میشد :
وجود شامل ( عالم خارج از ذهن ) و (ذهن ) است .
ماتریالیست ها به عین (عالم خارج از ذهن) اصالت می دهند و ایدالیست ها به ذهن اصالت می دهندو رالیست ها هر دو را اصالت می دهند.
هم درون را بنگریم و حال را هم برون را بنگریم و قال را
از زمان فیلسوف های فلسفه تحلیلی و ویتگنشتاین فیلسوف مبتکر (بازی) واهمیت ( زبان) در فلسفه امروز تعریف وجود جدید است.
وجود سه مولفه دارد عین - ذهن - زبان
اهمیت بیان و زبان امروز بر هیچکس ( از اهل علم ) پوشیده نیست.
در بیان یک مطلب یا یک واقعیت ما از مفاهیم بهره می بریم دیگران هم از همین مفاهیم بهره می برند مهم ترکیب مفاهیم و جمله سازی است.
در فهم یک اثر ادبی لازم است مفاهیم را بشناسیم ولی کافی نیست ما باید قدرت فهم آن موضوع مورد بحث را داشته باشیم.
مثلا ما می خواهیم عبارات قرآن مجید را بفهمیم یادگیری مفاهیم آن لازم است اما صرف تبیین مفاهیم درک صحیح رابدنبال ندارد.
در قرآن مجید مفاهیم - کرسی - السموات والارض - عرش - ملئکه - جن - شیطان -ابلیس -آدم -هفت آسمان - ایمان - تقوی - قلب - صراط - امام - نبی -رسول -حساب - جهاد - تصدیق - تکذیب - کتاب -قیامت - محشر - عذاب - وعده - وعید - صلوه- زکوه -رحم-اخلاق ........................................وجود داردآیا صرف معنی تحت الفظی میتواند مارا در درک قرآن یاری کنند . یا اینکه ما باید نسبت بهواقعیت های عالم مثلا فیزیک عالم - دنیای نجوم - شیمی و علم الاجتماع و میدان روان شناسی خویش آشنا باشیم.؟