در طول زندگی تحصیلی و زندگی کاری ام و زندگی فرهنگی خود به آدم های مختلفی برخوردم که اگر به آنها توصیه ای می شد فلان کتاب را بخوانید مقاومت می کردند و ضمن اینکه مخالفتشان ر ا پنهان می کردند اما هیچ اثر مثبت ارتباطی از دیگران نداشتند و بسیار نزد خود مغرور که ما تحت تاثیر هیچ کس قرار نمی گیریم فقط چیزی را که خودمان یافتیم و مایل بودیم دنبال می کنیم .
همیشه از خودم می پرسیدم چه میشود که شخصی به ما توصیه ای می کند مثلا فلان کتاب را بخوان یا در مسیرزندگی و مسیر یادگیری مقاوم و پی گیر باش .
آیا او فقط دغدغه هدایت ما را دارد و یا در این مسیر منفعتی دارد؟
بسم الله الرحمن الرحیم والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصو بالحق و تواصوا بالصبر
فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه - بشارت باد بر کسانی که همه قول ها را می شنوند و از بهترین ها تبعیت می کنند.
اگر ذهن ما قالب گیری شود در خواندن و شنیدن همه چیز اکراه داریم و اگر ذهنی پاک و آماده پذیرش حق داریم از خواندن هیچ چیز ترسی و اکراهی نداریم.
آقای ابوالحسن بنی صدر در اول انقلاب بحث خود سانسوری را مطرح کرد و می گفت بیشتر از رژیم های خفقان گر توسط خودمان خود سانسوری بر ذهن انسان حاکم میشود.
انسان ها در مسیر شناخت خویش و شناخت کشورشان به خاطر تشنه بودن برای کسب حقیقت دچار فریب و اشتباه میشوند چه میشود که بعضی بازگشت نموده و خودشان را نقد می کنند و بعضی بر اعتقادات ارث برده از فرهنگ خویش پا فشاری می کنند.
یکدندگی و تعصب بر افکار خویش و قوم خویش از قدیم الایام بوده است مگر اینکه ما فضا گشایی کنیم و آماده پذیرش حق باشیم .
من فکر می کنم آزاده بودن سخت است و ما برای راحتی خویش از مسئولیت هایمان گریز ازآزادی داریم.
://.https://www.aparat.com/karim_rastegar
بعضی گفتند اهل حق را باید از اعمالشان شناخت. مثلا انسان های اهل نیکوکاری هستند ؟ اهل کردار نیک اهل گفتار نیک و اهل پندارنیک هستند.؟
و بعضی گفتند اهل حق را باید از دودمان و نسب هایشان شناخت. مثلا آیا اجدادشان . پدر و مادرشان دین باور بودند ؟ یا اینکه اجدادشان لاابالی بودند .
ضرب المثلی است که گویند ما آنها را از ریشه هایشان می شناسیم .یعنی از اجدادشان . یا اینکه ما آنها را از میوه هایشان می شناسیم .یعنی از نسل هایشان .
امروز در سایه علوم جدید تمدنی پیدا شده است که همه این عقاید دگم را اصلاح می کند و میگوید ببین کدام منطقی و عاقلانه است . در دام افراط و تفریط نیفتید.
مثلا فرقه ای در هند هستند و معتقدند باید پسرها تا آخر عمر از اصلاح صورت خود داری کنند (سیک ها ) و در جنوب ایران و عراق مردمی هستند که معتقدند پسرها از دوران بلوغ تا آخر عمر حق تراشیدن سبیل ها را ندارند ( اهل حق )یارسانان .
امروز عقل بشر می گوید در درجه اول زیبایی و بهداشت هر دو رعایت شوند و در صورت لزوم زیبایی ها باید فدای بهداشت و سلامتی انسان ها باشند. ریش و سیبیل باید کوتاه باشد و اصلاح شود نه مثل داعش نه مثل سیک های هندی و نه سبیل های بلند و زننده - مثل علی اللاهی ها وطنی.
اما اخلاق انسان های حق مدار: اول اینکه حق را برای همه قائل باشند زن و مرد - بزرگ و کوچک - خودی و غریبه - شهر و روستا - فقیر و ثروتمند -دیکتاتور و زورمدار نباشند.پول مدار نباشند .
دوم اینکه انسان حق مدار همیشه در صحنه حاضر است فقط حرف نمی زند.
سوم اینکه اهل حق اهل علم و منطق و اهل گفتگو و مشاهده و مذاکره اند.
چهارم اینکه اهل جدیت و اهل رحم و مروت و اهل سخاوت و اهل کار و کوشش اند .
پنجم اینکه اهل آشتی و گذشت هستند. عذر پذیرند . عیب پوش و ستار هستند اهل غیبت نیستند اهل دروغ نیستند.
ششم اینکه اهل وفای به عهد هستند اهل امانت داری هستند.
هفتم اینکه اهل سپاس هستند شاکر نعمت ها و قدر دان زحمت های دیگران و حقوق والدین و همه اطرافیان هستند.
هشتم اینکه اهل قهر و فرار از مسئولیت ها نیستند.
نهم اینکه اهل بخل و کینه و انتقام نیستند.
دهم اینکه اهل شکست و پیروزی نیستند دلخوش به برد های ظاهری در بازی های این دنیا نیستند.
در یک کلام اهل ظلم و خود خواهی و حزب خواهی نیستند و اهل داد و احسان و از خود گذشتگی هستند.
اهل عقل و معنویت هستند.