وقتی خدا به ملئکه گفت می خواهم در زمین خلیفه ای قرار دهم آنان گفتند
آیا کسی را می خواهی قرار دهی که فساد و خونریزی می کند
خداوند فرمود من چیزی را می دانم که شما نمی دانید
خداوند اسم ها را به آدم آموخت و موجودات جدید دارای توانایی کشف راز ها و تولید علم بودند
آنان حتی می توانستند از ماهیت ملائکه و جن ها با خبر باشند و خدا خواست که همه ملئکه به
آدم سجده کنند و همه سجده کردند الا ابلیس که از جن ها بود و با عدم اطاعت و نافرمانی کافر شد
و از خدا مهلت خواست و خدا به او تا روز قیامت فرصت و مهلت داد و برای کمک به انسان پیامبران را فرستاد
انسان به کمک عقل و دانش خویش و اطاعت از قانون های دینی که از طریق وحی آمدندرستگار خواهد شد
اگر انسان از قانون و وجدان و اخلاق پیروی کند از شر حوادث دنیا و اجتماع دور می ماند
فراموش نشود که ملئکه و جن ها قبل از انسان ها خلق شدند و ویژگی های پایدار تری از انسان دارند و قوی ترند
ولی انسان از آنها بیشتر می داند و به علم اسماء آشنا است
آنان عمر ابدی دارند ولی انسان می میرد بهای عمر انسان از قدرت و شوکت ارواح و مجردین بیشتر است
ارواح مخلوق هستند ولی عمر ابدی دارند بر عکس انسان که می میرد و به وعده خدا دوباره زنده می شود
نظریه داشتن روح انسانی نا موجه است و انسان با دانش خویش و اعمال خویش همه را شگفت زده کرده است
انسان تا زمانی که اراده و آگاهی دارد و بر خود مسلط است و شهوت و غضب را کنترل داردانسان است
به عهد های خویش وفادار و در امانت خیانت نمیکند و انسانیت خویش را حفظ می کند
انسان باید عاشق و حافظ انسانیت خویش باشد وگرنه به حیوانیت سقوط می نماید
لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل السافلین