خیانت در امانت ؛ خیانت در تعهدات ؛ خیانت در روابط اجتماعی؛ خیانت در شناخت ؛ خیانت به دین ؛ خیانت به وجدان ؛ خیانت به خدا ؛ خیانت به کشور ؛ دروغ خیانت به راستی است ؛ غیبت خیانت به روابط صحیح است؛ قتل خیانت به زندگی است؛ کفر و کفران نعمت خیانت به عقل و ایمان است؛ کتمان حقیقت خیانت به حق است ؛ خیانت به تکلیف ؛خیانت به مال ؛ خیانت به مقام؛خیانت به نفس؛ خیانت به سرمایه انسانیت؛خیانت به زمین؛ خیانت به حیوانات ؛ خیانت به بی خبران ؛
مهمترین صفت اخلاقی انسان از نظر من صفت توجه و قدرشناسی ازاعضاء شناختی خویش ( حواس و احساسات و حافظه و مغز وآگاهی خویش ) وازهمه پدیده ها ی طبیعی و اموراجتماعی و قدر دانی ازاندوخته علمی جهانی و تاریخی وخدمات آموزش وپرورش ودانشگاه و رسانه های ملی و مردمی و خدمات پلیس و خدمات شهرداری و سپاس و تشکر از کسانی که ما را در ادامه حیات یار و یاورند از مادر و پدر تا معلم و دکتر و بیمارستان و مدیران نهاد های خرد و کلان کشور
تشکر از همه انبیاء و اولیاء و پاکان و علما و عاملان به اخلاق وایثارگران و انفاق گران و شعرا و عرفا و پاکبازان و اهل ذکر و هشدارهای اخلاقی و هنر مندان و صنعت گران و تفقه گران در دین خدا و افشاگران سیستم های ستم و ظلم های فردی و اجتماعی
بزرگترین رذیلت اخلاقی ناسپاسی و کفران نعمت های خدادادی است اعم از شخصی و فردی و اجتماعی
امانتداری و وفای به عهد ها و پیمان ها و قانون ها و مناسبات صحیح و راست و صمیمی باهمه و عدم خیانت رفتاری و زبانی (دروغگویی و ..) و اقتصادی
وقتی خدا به ملئکه گفت می خواهم در زمین خلیفه ای قرار دهم آنان گفتند
آیا کسی را می خواهی قرار دهی که فساد و خونریزی می کند
خداوند فرمود من چیزی را می دانم که شما نمی دانید
خداوند اسم ها را به آدم آموخت و موجودات جدید دارای توانایی کشف راز ها و تولید علم بودند
آنان حتی می توانستند از ماهیت ملائکه و جن ها با خبر باشند و خدا خواست که همه ملئکه به
آدم سجده کنند و همه سجده کردند الا ابلیس که از جن ها بود و با عدم اطاعت و نافرمانی کافر شد
و از خدا مهلت خواست و خدا به او تا روز قیامت فرصت و مهلت داد و برای کمک به انسان پیامبران را فرستاد
انسان به کمک عقل و دانش خویش و اطاعت از قانون های دینی که از طریق وحی آمدندرستگار خواهد شد
اگر انسان از قانون و وجدان و اخلاق پیروی کند از شر حوادث دنیا و اجتماع دور می ماند
فراموش نشود که ملئکه و جن ها قبل از انسان ها خلق شدند و ویژگی های پایدار تری از انسان دارند و قوی ترند
ولی انسان از آنها بیشتر می داند و به علم اسماء آشنا است
آنان عمر ابدی دارند ولی انسان می میرد بهای عمر انسان از قدرت و شوکت ارواح و مجردین بیشتر است
ارواح مخلوق هستند ولی عمر ابدی دارند بر عکس انسان که می میرد و به وعده خدا دوباره زنده می شود
نظریه داشتن روح انسانی نا موجه است و انسان با دانش خویش و اعمال خویش همه را شگفت زده کرده است
انسان تا زمانی که اراده و آگاهی دارد و بر خود مسلط است و شهوت و غضب را کنترل داردانسان است
به عهد های خویش وفادار و در امانت خیانت نمیکند و انسانیت خویش را حفظ می کند
انسان باید عاشق و حافظ انسانیت خویش باشد وگرنه به حیوانیت سقوط می نماید
لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل السافلین