پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید
پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید

خودشناسی و رابطه با هستی

ما وقتی اقدام به خودشناسی می کنیم چندشخصیت و چند <من> داریم که باید به آنها توجه کنیم .

اولین .من. جسم ما و بدن ما است .تن ما است اسم و فامیلی ماست- مشخصات مادی که شامل  وزن و قد - رنگ چهره و پوست ما - رنگ موی ما و ..........می باشد.

وجود فیزیکی ما  ( من تصوری ) در ذهن خود و دیگران دارای صفاتی مادی است مثلا قد ما  کوتاه است  یا قد بلند- جوان هستیم  یا پیر - زیبا و زشت - باسواد و بیسواد - فقیر و ثروتمند است. این صفات متنوع است و در نزد همه یکسان نیست.این شناخت و دانش  <من> دیگری صفت مند  بنام من تصویری تشکیل می دهد.

هم چنین وجود ذهنی و روانی ما پیش خودمان و دیگران دارای ویژگیهایی است. ما درونگرا  یا  برونگرا هستیم  -شهودی یا  منطقی - حسی یا  احساسی -دپرس یا مانیک -شلوغ یا آرام ...........نظم دوست یا شلخته -تنبل یا زرنگ - پر توقع  . کم توقع و ....

ما از خودمان انتظاراتی داریم  خوب باشیم   -  زیبا باشیم - شیک باشیم -با کلاس باشیم و ایده آل هایی داریم که من دیگری برای ما میسازند .

جامعه ما از انسان ها و انسان کامل  و انسان ایده آل انتظاراتی دارد که آن هم مورد توجه افراد آن جامعه است.انسان های آسمانی مثل امام علی......عیسی ....ابراهیم .....یا انسان های زمینی ...

مثلا انسان هایی  چون ستارخان- رضا خان - نلسون ماندلا - گاندی -  مولوی - حافظ - مادر ترزا - ادیسون - انیشتن - امیرکبیر-مصدق - دکتر قریب -پورفسور سمیعی - .........مورد توجه عده ای هستند.

پس بصورت خلاصه ما چند <من> داریم اول  من مادی  یا <تن >     دوم تصور خودم از < من> که هستم   سوم تصور جامعه از < من >  که هست چهارم تصور از من ایده آل  که چه باید باشم.

علامه جزایری رحمت الله می گفت  ما یک بینهایت داریم یک بینهایت به توان 2 و .... یک بی نهایت به توان بی نهایت داریم تازه این بی  نهایت ریاضی است بی نهایت الهی چیز دیگری است .

دایره هستی  چیست ؟ دایره ای در نظر بگیرید با شعاع بی نهایت  ( 1 ) ... این دایره شامل دایره هایی است با شعاع های بی نهایت......

مثل اینکه ما اعداد قابل شمارش داریم  بی نهایت .....که در زیر مجموعه اش اعداد زوج  داریم که آنها هم  بی نهایت هستند .

بین عدد یک و عدد دو   بی نهایت عدد اعشاری داریم ولی مجموع  آنان دارای حد هستند که یک میشود

مجموعه انسان های بی نهایت طلب در  روی کره زمین  و ..... را تصور کنید که در ذهن هرکدام یک شناخت و تصویر از خورشید است. یک شناخت و تصویر از ماه است . یک شناخت و تصویر از کره زمین است. یک شناخت و تصویر از آب است .یک شناخت و تصویر از حیات داریم . یک شناخت و تصویر از خاک است . یک شناخت و تصویر از آتش است .یک شناخت و تصویر از هوا است . یک شناخت و تصویر از انرژی و باد است .

درمرحله دوم انسان بی نهایت ...- یک شناخت و تصویر از جامعه دارد . یک شناخت و تصویر از مرگ دارد .یک شناخت و تصویر از انسان دارد .یک شناخت و تصویر از ارزش های انسانی و اخلاقی دارد.یک شناخت و تصویر از جامعه ایدهآل دارد.یک شناخت از قانون دارد.

به عبارتی می توان گفت هستی در وجود انسان حضور دارد . هستی برای همه انسانها یکی است .  اما در ذهن انسان تصویر هستی    وجود دارد که متفاوت است .و انسانها با نزدیکی شناخت هایش  و تصاویر کسب شده به هم نزدیک یا دور هستند.

دیالوگ و گفتگو بسیار مهم است و زمانی بین انسان ها دیالوگ تشکیل میشود که با هم     افق ها و اهداف و آرمان های مشترک دارند . درک مشترک دارند.


خودشناسی زمانی محقق میشود که انسان درک صحیحی از خویش و رابطه هایش با هستی داشته باشد.

انسان رابطه با طبیعت دارد رابطه با خویش داردرابطه با جامعه دارد. رابطه با جهان کائنات دارد و رابطه با خلقت و تاریخ دارد .رابطه باعلم دارد.رابطه با عرفان دارد.رابطه با فلسفه دارد. رابطه با ادبیات دارد.رابطه با فرهنگ و هنر دارد .رابطه با موسیقی و اسطوره دارد .




عقل چیست؟

ما اگر چند دانش آموز را امتحان کنیم فرضا با سوال دو ضربدر دو چند می شود؟


یکی بگوید  حاصل چهار می شود و یکی بگوید شش و یکی بگوید بلد نیستم و یکی بگویدیادم نیست


در باره آنان چگونه داوری می کنیم؟


اگر شاخص ما علم ریاضیات باشد نفر اول درست گفته است


اگر شاخص ما صداقت اخلاقی آن ها مهم باشد نفر سوم و  نفر چهارم نیز درست گفتند


شاید نفر دوم بگوید شما دو گوسفند نر و ماده را در دو سال به من بدهید شش گوسفند تحویلتان می دهم


شاید دانش آموزی بگوید در منطق فازی جواب چیز دیگری است


ما  هندسه ریماند  و هندسه  لباچوفسکی داریم که با هندسه اقلیدسی نمی خواند


شرکتی آگهی استخدام حسابدار داده بود ده ها متقاضی آمده بودند درنهایت شخصی انتخاب شد


از او پرسیدم چی شد انتخاب شدی ؟ گفت در مصاحبه از شما چه سوالی شد


گفتم مدیر موسسه از من پرسید  دو ضربدر دو چند می شود ؟


به او گفتم  چهار می شود و نفس راحتی کشیدم که خدا را شکر چه سوال روتین و راحتی از من شد


و پیش بینی می کردم حتما من استخدام شوم  اما متاسفانه نشد!


فردی که در آزمون قبول شده بود به من گفت از من هم همین سوال را کرد


ولی من در جواب عددی  نگفتم  فقط جواب دادم  هر چی شما بفرمایید


حاصل ضرب دو ضربدر  دو  مساوی است با هرچه شما بفرمایید؟


به نظر شما معیار و شاخص  داوری و عقل افراد فوق را چگونه ارزیابی می کنید؟


در جامعه ما افرادی را دیدیم سوال هایشان را  از ثروتمندان می کنند نه از عالمان


چرا ؟ چون آنها می گویند اینان که به پول و پله ای رسیدند درست جواب سوال ها را بلدند


بعضی ها می گویند ما همه سوال هایمان را باید از آخوند و ملا کرد


چون آنها به همه اخبار زمینی و آسمانی از هر خشک وتری آ شنا هستند


به نظر شما بهترین ملاک عقل افراد چیست؟


آیا علوم دقیقه و تجربی ملاک اند یا علوم اعتباری و قراردادی؟


علوم ریاضی و فیزیک و  شیمی و ....................................


علوم اجتماعی  و فلسفه و منطق و .................................


علوم هنری و اسطوره ای و ............................................


علوم  ادبی  و شعر و ....................................................


آیا مرکز  تعقل انسان  نیمکره منطقی مغز است  یا نیمکره عاطفی آن


در دل جستجو کنیم  یا  در  دماغ


عقل نظری و عقل عملی


عقل فلسفی یا عقل اخلاقی