اهمیت توجه به زبان و کلمات و مصادر و افعال

درباره چه موضوعاتی تفکر کنیم؟

بعد از آشنایی با کتاب تفکر زائد تلاش زیادی دارم که در موضوعات تعبیر و تفسیری فکر نکنم

مثلا اظهار نظرهای افراد را درباره حوادث و فاکت های اجتماعی نشنیده می گیرم

بیشتر به مسائل واقعی و عینی توجه دارم به ساده ترین وسائل پیرامونی نظر می کنم

وقتی در اتوبوس به چهره افراد توجه می کنم اکثرا غرق اندیشه های خویش اند

یکی از موضوعات مورد توجه زبان و  مفاهیم  و کلمات اند ( اسم ها و صفات و افعال )

گاهی به مشترکات لفظی توجه می کنم

این یکی شیری است آدم  می خورد(می نوشد ) آن یکی شیری است  آدم می خورد(درندگی)

وان یکی شیری است  توی بادیه ( کاسه )   آن یکی شیری است  اندر بادیه   (  بیابان )

انسان می تواند سفر های فرضی داشته باشد

سفر در کرات دیگر  که شبیه دوران های قبل زمین شناسی هستند

زمانی که تازه گیاهان در رشد و توسعه هستند و هنوز جانوران بوجود نیامدند

زمانی که بشر هنوز قدرت تکلم ندارد و تلاش می کند با علامت های دست چیزی بگوید

مثلا افراد اصحاب کهف که پس از سیصد سال زنده شدند چگونه توانستند زبان تغییریافته

و تکامل یافته را درک کنند و با لغات قدیمی با دیگران صحبت کنند

فرض کنیم اگر ابن سینا امروز از خواب (مرگ ) بیدار شود و در جامعه سیری کند

چقدر از حرف های مارا می فهمد و چقدر می تواند با محیط دگرگون شده ارتباط بگیرد

بعد از هزاران سال که نسل های مختلف می میرند در بهشت با چه زبانی باهم گفتگومیکنند

البته ما دو زبان داریم یکی زبان حال است و یکی زبان قال

معمولا زبان حال و زبان هنر در عصرهای مختلف مشترک است

زبان اسطوره و زبان شعر و حتی زبان دینی با زبان معمولی متفاوت است

ما درون را بنگریم و  حال را     نی برون را بنگریم  و قال را

هم درون را بنگریم و حال را    هم برون را بنگریم  و قال را

گه  درون را بنگریم و حال را     گه برون را بنگریم  و  قال را

گاهی در مذاکره با افراد می بینیم آنها به وظایف و مسوولیت ها تاکید دارند

ما  بیشتر  بر حقوق افراد  یا حقوق ملی  پای می فشریم

گاهی می بینیم افراد همه اش از حقوق دم می زنند 

و ما به آنها مسوولیت ها فردی  و تکالیف اجتماعی  را گوشزد می کنیم