پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید
پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) -  تسویری 1958

پرسمان ذهن و خیال (صدر- فواد) - تسویری 1958

این وبلاگ درباره مسائل انسانی باتکیه برعرفان و آیین قرآن گفتگو می نماید

خودشناسی ضروری ترین گام

درطول مطالعاتی که داشتم خودشناسی را ضروری ترین گام برای هرشخص می دانم


جوان و پیر    اشخاص تحصیل کرده و افراد معمولی - زن و  مرد   


آقای محمد جعفرمصفا دراین مسیر  ورود خوبی دارد ولی کمی زبان مشکلی دارد


اخیرا کتابی را دیدم که بصورت صوتی در اینترنت موجود است بنام گره خودشناسی


آقای سعید بنکدار تهرانی و آقای پرویز شهبازی که در خارج کشور هستند نیز به کمک


اشعار مثنوی و غزل های شمس مولانا تلاش خوبی رادارد ( برنامه ای رادیویی است)

رابطه ما و خدا

دردوران زندگی همه ما زمانی است که فکر می کنیم خداوند متعال از ما انتظارات زیادی دارد

اما کم کم خواهیم دید که خداوند به انسان احترام گذاشته و برای او ارزش زیادی قائل است

مثلا افرادی مانند حضرت ابراهیم فخر انسان می باشند چرا که با رفتار مناسب الگوی مورد پسند

خداوند  گشته اند حتی خداوند به پیامبر ما می فرماید به ابراهیم  اقتدا کن یعنی اورا امام خویش

قرار ده ودر جای جای قرآن از صفات ابراهیم تعریف شده است

ابراهیم حلیم است ابراهیم مسلم است  یعنی تسلیم حق بود

ابراهیم حنیف است واز افراط و تفریط دور بود

ابراهیم از گرایش به افکار موروثی و از عادت های محیطی دور بود

ابراهیم عاشق حقیقت بود تا آن جا که اورا در آتش افکندند

ابراهیم بت شکن بود

ابراهیم اهل سوال و نقد بود حتی درباره قیامت با خدا نیز بحث کرد

و گفت می خواهم بدانم چگونه ما را دوباره زنده خواهی کرد

ابراهیم در فکر فرزندان خویش بود وبرای آنان دعاکرد

ابراهیم طرفدار استقلال بود او به تنهایی یک امت بود

ابراهیم بیشتر اخلاقی بود  تا طرفدار شریعت

ابراهیم اهل ایثار گذشت و قربانی بود

ابراهیم اهل تجربه و تفکر در ملکوت سموات والارض بود

اول به خورشید و ماه و ستارگان توجه کرد بعد به وجودی که غروب نمی نماید

اولین آیه سوره ابراهیم سوره چهاردهم

کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور

ابراهیم کلمه طیبه کشجرت الطیبه بود

لذت و الم

در مباحث قدیم روانشناسی رفتار به بحث  لذت  و درد تاکید شده است

مثلا گفتند هرچه هدف انسان پرجاذبه باشد لذت فراوانی را وعده می دهد

اما اگر انسان در تجربه بداند راه رسیدن به هدف دشوار و با مرارت است جاذبه کم می شود

یعنی لذت با شدت جاذبه رابطه مستقیم دارد و با سختی های همراه آن رابطه عکس دارد

و یکی از چیز های که رابطه لذت و هدف را معکوس می نماید زمان وصال هدف است

ضرب المثلی داریم که می گوید سیلی  نقد به از حلوای نسیه

در زندان ها هم اگر کسی حکم ابد داشته باشد بهتر است از بلاتکلیف بودن

اما من می خواهم از منظر دیگری به مسئله لذت و الم بپردازم

اگر هدف ما واقعی باشد لذت و الم واقعی و محدود دارد مثلا خوردن غذای لذیذ و گرسنگی

اما اگر هدف ما یک هدف  خیالی  توهمی آرمانی  باشد لذت و الم خیالی و نا محدود دارد

متاسفانه وقتی لذت و   الم  خیالی باشند در ثانیه متلاطم  و آشفته می شوند و....

مثلا تصور کنید لذت پیروزی  یا درد  شکست که معمولا غیر واقعی و اعتباری اند

اگر درمقایسه با دیگران پیروز میدان به حساب آییم معلوم نیست حظی از حقیقت و اصالت داریم

آیا عموم مردم توجه دارند که گاهی به دنبال پیروزی و کمال آرمانی و اعتباری اند

و   در واقعیت شاید شرایط آنان از قبل نیز بدتر شود؟

اکثر افراد به دنبال جو گیر شدن  به حرکت در می آیند

باید به دقت اصالت ها را جستجو کرد و عاشق واقعیت ها باشیم اگر چه تلخ باشند

رالیسم و توحید


رالیسم و توحید
+ نوشته شده در چهارشنبه نهم مرداد 1392 ساعت 17:52 شماره پست: 264

وقتی به چهل سال قبل فکر می کنم و گفتمان قبل از انقلاب را بررسی کردم  دیدم 

اصلی ترین بحث در میان جوانان  بحث ایدآلیسم  ماتریالیسم و رآلیسم بود

همه از خود می پرسیدند چه کنیم از خرافات رها شویم چه کنیم دنیای واقعی را بیشتر بشناسیم

علت پیشرفت علم و  تکنولوژی را در دنیا مراجعه بشر به اندیشه های واقعگرایانه می دانستیم

امروز دوباره وقتی گفتمان جدید را بررسی می کنیم انگار ایدالیسم میدان دار شده است

حتی رویکرد  به تکنولوژی هم  رویکردی اغراق آمیز  و رازآلود شده است

راه راست برگشت به حقیقت راه شناخت رآلیسم و  رویکرد راز زدایی عالم و کار و پشتکار است

یکی از ویژگیهای زبان فارسی ابهام و ایهام آن است که بهتراست به زبان روشن و بی  فریبی

زبان گویا و صریح و شفاف روی آوریم

اهداف واقعی و روشنی داشته باشیم راستی و روان گویی ارزش باشد

از تفکر زائد پرهیز کنیم از ظلم دوری کنیم

بزرگترین ظلم اندیشه های ذهنی و آرمان های خیالی و خرافی است

آقای مصفا از قول مولوی می گوید احتما کن احتماکن احتما

یعنی از اندیشه هایی که  دو گانه ها در ذهن خلق می کنند پرهیز کنیم

مولوی به غلام احول می گوید برو و شیشه را از قفسه بیاور او برمیگرددو میگوید دوشیشه است

کدام را بیاورم  مولوی به اومی گوید یک شیشه بیشترنیست اما غلام پافشاری میکند که دو شیشه است

به او می گوید برو یکی را بشکن و دیگری را بیاور غلام وقتی یکی را می شکند دیگری نمی ماند

اگر ما به بی عرضگی فکر نکنیم  عرضه داشتن وجود ندارد

اگر ما به تشخص فکر نکنیم حقارت موجود نیست

اگر به باهوشی و زرنگی فکر نکنیم هالویی وجود ندارد

و ...............................................................

به توحید بگرویم   ان الشرک  لظلم عظیم

از بلاگفا آمدم

باسلام خدمت دوستان گرامی 

 

از مرداد ماه 1385الی دیماه 1392 در بلاگفا فعالیت داشتم نمی دانم چرا آن را مسدود کردند 

 

آخرین مطلب من در باره نلسون ماندلا بود 

 

او گفت وقتی کسی آزادی مردی را می گیرد در واقع اثبات می نماید که خود در زندان نفرت خویش است 

 

هردو انسانیت خویش را ضایع می نمایند